رهام جووووووونم رهام جووووووونم ، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

ما و هدیه خدا به ما

9 , 10 خرداد

سلام عشقه من خوبی؟ خدا کنه که خوبه خوب باشی.مامانی روزه جمعه یه دفعه هرکول شد و همه جایه خونه رو تمیز کرد درسته دکتر استراحت مطلق داده ولی خونه کسلم کرده بود ، خواهر هم ندارم که بیاد کمکم ، دخترخاله مامانی خاله سحر میومد بهم کمک میکرد اما خاله صفورا که میشه خاله مامانی رفتن کربلا و خاله سحر هم رفته خونه اشون.خلاصه یه عالمه کار کردم و صلوات فرستادم که شما اذییت نشی.ساعت 6 و خرده ایی عصر با بابایی رفتیم تهران بهشت زهرا که بریم سره مزار مامان خدیجه (مادربزرگه مادریت ).بهشون گفتم شما تو شکمه منی مطمئنم که یه دنیا خوشحال شده .بعد از اونجا رفتیم خونه خاله زهرا که خیلی خوش گذشت ،شب خوابیدیم اونجا و صبح با خاله زهرا و عمو محمد ااومدیم سمته خون...
11 خرداد 1393

11 هفتگی

سلام نی نی جونم.یه چیزی میگم بزرگ شدی ناراحت نشیا.نمیدونم اما مامانی فکر میکنه شما دخملی.اما خدا شاهده که فقط سالم بودنته که یه دنیا برام یه دنیا مهمه.آآآآآآآآآآآآآآآآآآاخ دلم میخواد الان اینجا بودی و مامانی گاز گازت میکرد . 7 یا 8 هفته دیگه جنسیتت معلوم میشه.اونوقته که  خریدایه مامانی شروع میشه.راستی بابایی چند وقته مریض احواله فشار خونش خیلی بالاست ، دعا کن براش زوده زود خوب بشه.اون برام اندازه همه دنیام عزیزه، وقتی نیست دلم براش پرواز میکنه.برامون دعا کن تا مسائل مالیمون هم حل بشه ، آخه تو یه فرشته کوچولویی،خدا رو یه دنیا شکر میکنم که تو رو بهمون داده . تو معجزه زندگی منی. ...
8 خرداد 1393

دلتنگی

سلام قربونت برم من خوبی؟؟ امروز مامانی اندازه یه دنیا دلش گرفته.قربونت برم کی میایی که دیگه به غیره تو به هیچ چیز و هیچ کس فکر نکنم؟؟؟ مامانی خیلی تنهاست .فقط بودنه تو که شادش میکنه.من تو این دنیا هیچ چیزی ندازم به غیره تو نی نی جونم.از اون دنیایی که هستی برام دعا کن.هی میخوام بهت بگم خانوم اما نمیگم.آخه نمیدونم چی هستی که.ای کلک باز تو میدونی چی هستی شب بیا تو خوابم خوب بهم یواشکی بگو .بووووووس به رویه ماهت. ...
5 خرداد 1393

10 هفتگی

سلام نی نی من .خوبی؟؟؟میدونم خوبی ،دیروز خانوم دکتر گفت خوبی ،گفت سالمه سالمی.بابایی هم دیدت ،اووووووووه خیلی ذوق کرد ، تو صورتش پره خنده بود. راستی تو الان 10 هفته اته.دکتر یه عالمه آزمایش نوشت که مطمئن شه شما خوبه خوبی.آآآآآآآآآآآآآآآآآآخ اگه بدونی به خاطره تو دارم چه قدر تحمل میکنم همه چی رو . ...
5 خرداد 1393

برایه تو مینویسم

سلاااااام مامانی.سلام  فرشته مهربونم.خوبی؟؟؟ کاشکی میدونستم دخملی یا پسمل .ولی هر چی باشی عشقه منی.تو الان مثله فرشته ها پاکی دعا کن برا مامان که این دوران برا مامانی خوب بگذره و راحت.دوووووووووستت دارم . ...
29 ارديبهشت 1393

تولده مامانی

24/2/93 سلام قشنگم .سلام ملوسه من . خوبی؟؟ قربونت برم من امروز بهترین هدیه تولدمو از خدا گرفتم که تو بودی.آآآآآآآآخ جونم ساله دیگه تو هستی با هم شمع های کیکمو فوت میکنیم .واااای خدا از فکرشم ذوق میکنم.به مامانی قول بده تند تند بزرگ بشی و بیایی پیشم زوده زود .باشه ؟؟؟؟؟؟ ...
25 ارديبهشت 1393

ترس از بارداری

8/2/93 سلام فرشته من.خوبی مامانی؟مامانی نمیدونم چرا این همه از اومدنت میترسم.خیلی دوستت دارما.همه اش دوست دارم زود این چند ماه بگذره و تو بیایی بغلم عشقه من.تو حاصله عشقه من و شهرامی.خیلی دوستت دارم .اما از دوران بارداری میترسم مامانی.میترسم نتونم کارامو خودم انجام بدم.امروز که بابایی خونه رو تمیز کرد خیلی حسه بدی داشتم ونه به دلم چسبید نه دوست داشتم که خسته بیاد برا من این کار ها رو بکنه.امروز به بابامیگم کاش آدم ها هم مثله خانوم مرغه 21 روزه نی نی هاشون به دنیا میومد.اونوقت من 10 تا نی نی میاوردم.مامانی میترسم نتونم مامانه خوبی برات باشم.نتونم برات امکانات و فراهم کنم .هر چند که نیومده  باعث شدی به یکی از آرزو هام که درس خوندن ب...
24 ارديبهشت 1393

روز بابایی(روز پدر)

23/2/1393 سلام مامانی.خوبی فرشته من ؟خوبی هدیه خدا به من؟امروز روزه  بابایی بود روزه پدر،من از طرفه تو بهش تبریک گفتم اما خودت که به دنیا اومدی براش کادو میگیری و ماچش میکنی و بهش تبریک میگی.امروز بیش تر از همیشه عاشقتم ،راستی فردا تولده مامانیه ، تو امسال بهترین کادو تولده منی.اولین نفری که به من تبریک گفت خاله زهرا (بهترین و صمیمی ترین دوسته مامان)بود.اونم تو رو خیلی دوس داره همه اش حالتو میپرسه . به دنیا که اومدی باید بهش بگی خاله زهرا ، آخه مامان فاطمه که خواهر نداره.نی نی جونم نمیدونی چه قدر منتظرتم بیایی بشی مونسم ،بشی همدمم.باهم دوتایی بابایی رو اذییت کنیم .هه هه هه .راستی مامانی تو خونه خیلی حوصله اش سر میره ، تو هم از اون...
24 ارديبهشت 1393

اولین رفتن به دانشگاه

27/1/93 سلام مامانی.خوبی عزیزم؟من امروز با خودم بردمت دانشگاه.انشاالله خودت هم یه روز نی نی اتو ببری.امروز خیلی استرس داشتم ،آخه مامانی خیلی اضافه وزن داره .باید تغذیه ام و کنترل کنم که نه تو نه خودم مشکلی برامون پیش نیاد .مامانی دیگه برنج  و نون و میخواد خیلی کم بخوره درعوض میوه و سسبزی زیاد بخوره.چه بده نمیدونم پسملی یا دخمل.اما هر کودوم باشی مامانی عاشقته . ...
24 ارديبهشت 1393